حرکت راز هستی

فرزندان آرش

حرکت راز هستی

فرزندان آرش

پارکور – ورزش سازمانی آرشیون

 پارکور به شما یاد میده چطوری با مشکلات زندگی مبارزه کنید. چون کم کم یاد می گیرید که نباید به خاطر وجود یک مانع مسیرتان را عوض کنید. باید مانع را از سر راهتان بردارید.

Phillipines_Parkour

فلسفه و هدف پارکور

Parkour's focus is on how obstacles are dealt with, whether the obstacles be purely physical or whether they relate to the mental aspects of the traceur

پارکور فقط صرف حرکات نیست، بلکه مجموعه‌ای هدفمند و دارای فلسفهٔ خاص خویش است. پس هدف پارکور، رسیدن به مقصد با استفاده از کاراترین، روان‌ترین و مستقیم‌ترین مسیر و مناسب‌ترین حرکات است که می‌تواند شامل دویدن، پریدن، بالا رفتن و خزیدن باشد. «کارایی» یکی از مهم ترین مشخصه‌های پارکور است، و به این معنی است که لازم نیست حرکات سریع‌ترین باشند، بلکه باید مستقیم‌ترین و با صرف انرژی کمتری انجام شوند و همچنین مانع آسیب دیدگی دراز مدت یا کوتاه مدت شوند.

پارکور چیست؟

برای افراد ناآشنا با پارکور بهترین تصویر قابل رسم این است که این کار تقریبا شبیه ماتریکس یا اسپایدرمن بدون نیاز به جلوه های ویژه می باشد.چیزی که شما در پیش رو دارید یک نظم و آمادگی عمیق می باشد. در ابتدا شما خودتان را در حال تمرین تعداد زیادی حرکت تنها می یابیدولی وقتی که ماهرتر شدید ٫متوجه می شوید که به صورت خود به خود حرکات را با هدف تبدیل شدن به یک حرکت روان و بدون تردید به هم متصل می کنید. یکی از ویژگی های این ورزش این است که نیاز به جا و لباس و وسایل مخصوصی نداره.با یه جفت کتونی و یه دست لباس ورزشی میشه پارکور کار کرد

flowیعنی روان بودن.برای رسیدن به این هدف :

۱-داشتن و دانستن قانون پارکور ==> یعنی اینکه همه می توانند یک پرش بلند انجام دهند اما تفاوت در فرود آمدن است که شاید منجر به آسیب دیدن فرد شود. ۲- قوی بودن و درک شرایط ۳-نرم بودن بدن۴-و در نهایت احساس روان بودن.

پارکور در دسته ورزش های بسیار خطرناک (Extreme) قرار نمی گیره ولی خوب ورزش خطرناکی هست و باید در آن سیاست ، صبر ، خود باوری ، شجاعت و… داشته باشید که با تمرین همه اینها را بدست میارید که در زندگی بسیار کمکتون می کنه. ذات پارکور هم مثل سایر ورزش ها گذر از موانع است.

overcome   fear

پارکور یک ورزش و هنر است ، هنر جا به جایی. برای مثال یک فرد عادی وقتی به یک ارتفاع می رسد دنبال پله برای پایین آمدن از آن می گردد اما یک پارکور کار از آن ارتفاع می پرد. یک آدم عادی وقتی به یک مانع می رسد مسیرش را عوض می کند اما یک پارکور کار آن مانع را با یکی از حرکات پارکور پشت سر می گذارد. البته منظورم این نیست که از این به بعد بجای از پله بالا و پایین رفتن از در و دیوار بپرید بالا و پایین و این کار در قالب ورزش انجام می شود نه زندگی روزمره !

پارکور در ایران ورزش جا نیفتاده ای هست و خیلی ها تا حالا اسم آن را هم نشنیده اند و .. .....

برای انجام تمرینات مطلوب پارکور باید کمی آمادگی بدنی (انعطاف و وزن مناسب و…) داشته باشید ولی با نداشتن اینها هم میتونید تمرینات پارکور را در حد خودتان انجام دهید.

پارکور مثل همه ورزش های دیگه دنیایی از تکنیک و فلسفه است. یک انسان عادی وقتی از ارتفاع ۴ متری بپرد بدون شک آسیب می بیند در حالی که یک پارکور کار به سادگی از آن ارتفاع می پرد بدون اینکه کوچکترین آسیبی ببیند ، او با استفاده از فنون پارکور فشار وارد بر پاها را دفع می کند و صحیح و سالم می رود

بنیانگذار پارکور

بنیانگذار پارکور اقای دیویدبل(David Belle) فرانسوd است که در فیلم زیبای ( بلوک 13 - B13-( نیز هنر نمایی می کند. برای درک بهتر این ورزش دیدن این فیلم که سال گذشته نیز از سیما پخش شد توصیه می شود.

مرد می خواهم که عزم ره کند


Damavand-WP1024

دوش تیری آمد از هفت آسمان         نامه ای هم بسته بر پیکان آن

باز کردم نامه از پیکان تیر                 ناگهان پیچید بوی صد عبیر

وه که نامه نور آتش می دهد            نامه بوی دست آرش می دهد

همچنان که باز کردم نامه را               گوئیا من دیدم آن هنگامه را

                                          ****

ملتی هست و جهانی انتظار             تیر آرش در کمانش بی قرار

تا که آرش مشت خود را باز کرد           چشم مردم تا افق پرواز کرد

انقدر که تیر او چرخید و رفت              گوئیا اندر دل خورشید رفت

آری آری تیر آرش بود آن                     پهلوانی می زند تیری چنان

                                  ****

لیک آرش را بود با ما چه کار!              آرشیون را کند آرش شکار!

من که باشم . شبروی بی ادعا!          از تمام آشنایانم جدا !

کاش می شد همچو آرش تیر زد         بر سپاه تیرگی شبگیر زد

من دلم از هر چه بی دردی جداست    دردهایم درد مردان خداست

                                      ****

سینه ما از عطش آکنده است              تشنه آن آتش سازنده است

حتما آرش آگه است از حال من            از غم دیرینه در احوال من

شاید اندر نامه راهی گفته است         پس بخوانم آنچه را بنوشته است :

clip_image002                                                                                ****

ای جوانمردان به پا خیزید زود               زانکه بی اندیشه نتوان زنده بود
لحظه ای را فکر سرمستان کنید           عزم خود را سوی کوهستان کنید

بگذرید از چشمه ها و کوه ها               تا جدا گردد دل از اندوه ها
آن زمان که رد شدید از دره ها             یا که بگذشتید از آن صخره ها

                                *****

یاد تیر و بازوی آرش کنید                  قصد رفتن در پی راهش کنید

هر که را میل ره آرش بود                   در دلش باید بسی آتش بود

آتشی دور از تمام کینه ها                   نور او نور دل آئینه ها

آتشی سوزش ز آه مردها                    گرمیش از اجتماع دردها

                                 ****

مرد می خواهم که عزم ره کند              مردمان را از غمم آگه کند

من به هر سوئی که تیر انداختم            عده ای را بهر یاری ساختم

رهبری بگزیده ام زین یاوران                 رهبری غم خوار و یار بی کسان

پهلوانی کز شقاوت دور بود                  خانه اش در شهر نیشابور بود

                                       ****

رهبری کز کینه آزاد است او                    از دیار احمداباد است او

هر که خواهد درد را درمان کند                سوی رهبر رفته و پیمان کند

پس به او گوئید آرش گفته است             خاطرت گویا کمی آشفته است

این چنین یاران خود تنها مکن                نام آرش را چنین رسوا مکن

                                        ****

یاورانت را به کوهستان ببر                    گاه گاهی قله تفتان ببر

گر یکی جاماند اندر نیمه راه                  گوئی آرش مانده اندر نیمه راه

جمله باید یار یکدیگر شوید                     تا زمانی آرش دیگر شوید

                                         ****

گفتمت درس جوانمردی ولی                 هر کجا ماندی بکن یاد علی

گر چه من تیرم به هر جائی رهیست                        فاش میگویم که مولایم علیست

قل قلی زو – شهریور 87 – تنها

ما سمیعیم و بصیــریم و هشیــم- زنجره

ما سمیعیم و بصیــریم و هشیــم               با شما نامحرمان ما خامشیم

چون شما سوی جمادی می روید              محرم جان جمادان کی شوید

 

در عبور از طبیعت سالها بود که به حشره ای برخورد می کردم  و همیشه برایم سئوال بود که چه میگوید:

 

زندگی زنجره به بیان ساده :‌ پرواز پاداشی­ست در برابر تلاش ...  

 (در گویش محلی نیشابور به آن چز می گویند)

« زنجره حشره­ایست از راسته نیم بالان گاه زمان زیادی تا بلوغ طول می­کشد . زنجره بالغ مانند جیرجیرک در میان درختان جیرجیر می­کند . حشره نابالغ (لارو) زیر خاک زندگی می­کند. گونه ای از آن حتی تا ۱۷سال زیر خاک می­ماند و پس از ۱۷سال از خاک خارج شده ، پوست­اندازی کرده ، بالغ می­­شود ، پرواز و خلاص !  

مدتی پس از پرواز ، نوای خود را سر می­دهد و تمام ! »

 

و اما کمی بیشتر:

زنجره (زِ جَ رِ) (اِ.) حشره ای است دارای بال نازک و شفاف ، روی درختان زندگی می کند و آوازی بلند و طولانی دارد.

به وسیلهٔ ماهیچهٔ خاص و تسمه مانند   (پوسته سخت دنده دار مخصوص) که بر بالای نخستین مقطع شکمی قرار دارد، موزیک می‌سازند. این ماهیچه پوست سخت شکم را می‌لرزاند و صدا تولید می‌شود.

 

حشرهٔ بالغ از شیرهٔ بافت چوبی درختان مختلف :کاج،انگور، پسته و... ساقه علف ها  تغذیه می‌کند. این حشرات، موجوداتی هشیار و بسیار محتاطند ،دید خوبی داشته  و از قدرت شنوایی بالایی بر خوردارند. دارای پاهای سنیگنی در عقب بدن خود هستند. این حشرات معمولاً می‌تونند ۱ متر (۳ پا) یا بیشتر جهش کنند





لارو

در لارو و حشرهٔ بالغ، با سوراخ کردن ریشهٔ گیاه و مکیدن شیرهٔ آن انجام می‌گیرد. بیشتر طول عمر در دورهٔ لاروی و در زیر خاک سپری می‌شود.ماده‌ها به صورت پراکنده تخم ریزی می‌کنند و تخم‌ها پس از ۶ تا ۸ هفته سر باز کرده و لاروها مستقیما به داخل خاک می‌روند.

 

 

اقتباس از ویکی‌پدیا و  اقای مهندس احمدی کارشناس مرکز تحقیقات کشاورزی نیشابور و چند منبع دیگر